سلام به آقا سيد بزرگوار وبلاگستان
اول اينكه اول
دوم هم حالا ديگه بي خبر مياين اين طرفا؟
بعد هم ... اين دلتنگيها رو حس ميكنم .. و حستون بعد از اون تلفن .. مثل كوهي كه خودش آتشفشانه و براي ديگران بايد همون سنگ صبور هميشگي باشه ..
و چقدر اون آرامش بعدش لذت بخشه .. اينكه دلي رو آروم كردي ... با اشكهايي كه حس كردي دل خودت آروم شده .. و همه چي رنگ قشنگي ميگيره و ميره به سمت دلتنگيهاي شيرين
در آخر هم اينكه ما يه شيريني تولد از شما طلبكار شديم !
خدا نگهدارتون باشه