برادر جان خيلي جاي شكرش باقي است كه دسته گل هاي علني به آب رفته و دست گل هايي كه بي سرو صدا به آب مي رود و همراه آب مي رود را نمي بينيم
.
.چه روي به سوي ياري، که دلش زعشق خالي است
چه شوي به سوي دِيري، که خداي آن خيالي است