سلام آقا سيد .
آقا ممنون ، مگه شما مارو ببريد اونجا .
ولي قبلا مثلا به همشهري آباو اجداديمان خبر دهيد ، ( نگين ) گرامي را عرض مي كنم .
آخه اونوقت خرجتون هم كم ميشه ، اين چيه هتل متل را عرض مي كنم و خوردو خوراك را .
سلاممم
تا يادمونه جايي ميخواستند بروند اول خبر ميكردند بعد ميرفتند..
يزد قرار بود بياين خوب ميگفتيد پذيراتون ميشدم...
چيه ؟؟با عكس شهر ما (هواستون باشه 6 دانگ مال خودمونه ها)وبلاگتون رو خوشگل ميكنيد؟؟؟عجب!!!!
يا حق
پي انديشه ماه تا خدا بالا رفت
کوچه خال او خالي شد
دل پر از قصه و اندوه پر از تنهايي
باز هم پاي بدان کوچه نهاد ،
کوچه خاطره ها ، رد پاي مهتاب ، باز هم ناله شب هاي خيال : بي تو مهتاب شي...
شعر لالايي من بود زماني کوچه ،
بعد ها شد همه انديشه من
لحظه هايم پي اين شعر غريب پي يک قاصدک از دشت محال پشت هم دور شدند ،
صاحب کوچه خال چه کسي خواهد بود ؟
هميشه به سفر آقا سيد !
سلام قربان جدت
خوبي؟
تعزيه ها قبول
كم سعادتيم
چشم بيشتر مزاحم ميشم
التماس دعا
سلام سيد جان
ما هم فردا مي ريم داراب از اونجا هم حاجي آباد بندر عباس خونه عمه اينا
راستي شما هنوز لار و نديديد
لار ما خيلي با حاله
حتما يه سري بزنيد
ممنون
سلام به سيد عزيز
اگه نيوديم....
در مسافرت بيديم....
جاي شما خالي...
در جوار آقا امام رضا...
به يادتون بودم.خيلي عالي بود
در ضمن هميشه به سير و سفر.
موفق باشيد
هوالرحمنسلام
خيلي ممنون از پاسخ هاي خوب و كاملتون ...فكر مي كنم همه شوق پريدن دارن فقط پرواز كردن از يادشون رفته خدا كنه همه مون دوباره پرواز رو به خاطر بياريم و بتونيم بال هامون رو مجددا باز كنيم و....
اون پستتون در مورد آدم و حوا رو هم خوندم ...بله درسته...فقط اي كاش اين پست رو هم به دنبال پست آدم و حوا در قسمت بعضي از نوشته ها قرار مي داديد....البته هر طور خودتون صلاح مي دونيد !
من هم خيلي خوشحالم كه با وبلاگي آشنا شدم كه مملو از حرف هاي ارزشمنده....موفق باشيدبا تشكردر پناه حق
سلام
نمي دونستم اومديد كاشان
در هر حال اميدواريم سر چهار راه مركزي شهر ما و بين تجمع كارگراني كه حقوق سه سال بيگار يشان را مي خواهند گير نكرده باشيد
ما يك مدتي نبيديم چون كامپيوترمان ويروسي شده بيد ما هم كه آخر كامپيوتر هستيم و مجبورشديم بدهيم بيرون دل و روده اش را تميز كنند
اميدواريم خوش گذشته باشد ولايت سيلك به شما
فعلا ( چرا اينجا شكلك خدا حافظي نداشته بيد؟؟؟؟)
سلام آقا سيد مسافر .
از يزد آبا و اجدادي ما چه خبر ؟
البته از طرف پدري خودمان را عرض كردم .
خيلي دلم مي خواهد يه بارم كه شده يزد را ببينم .
حالا با خانواده بوديد ؟ يا بازم مثل هميشه ؟ ماكه بدون اهل و عيال جايي نمي ريم نمي دونم چطور به شما اين اجازه رو ميدن !؟
سلام به خانواده برسانيد .
متاسفانه عكسا برام باز نشد وخونه جديد رو بهتون تبريك ميگم
راستي از توجهتون ممنون.
آدرس بلاگمم زدم كه باز دنبالش نگردين!
ما هم در اين يك هفته ي بين دوترم اول كازرونيديم. بعد شيرازيديم. بعدش هم قميديم... ديشب هم تو اتوبوس تا صبح نخوابيديم... امروز سر كلاس مكانيك كوانتومي نشستيديم و از خستگي مرديديم...
عجالتا ديگه به سفر كردنتون حسودي نمي كنم! حالم از هر چي سفره ...!
با نوشتتون در مورد هيئت ها موافقم. نه فقط مزاحمت هايي كه براي مردم ايجاد مي كنن بلكه تاريخ عاشورا رو به بازي گرفتن. دل پدرم از دستشون خونه..
