سلام و عرض ادب

دقيقا به نكته خوبي اشاره كرديد كه از صبح داشت اذيتم مي كرد . انگار مردم فقط مي خواستند امامرا تا قتله گه همراهي كنن

ديگه از امروز راحت شدند و همه چيز به حالت اول برگشت .

به بحث تهاجم فرهنگي و....توجه دارم ولي شما سيد عزيز فكر نمي كنيد كه مردم ما فقط از محرم يه مراسم 10 روزه مي خوان وبس

به نظر من عزاداري وناراحتي از امروز شروع ميشه ولي كسي اهميت نميده

چقدر نقش حضرت زينت و اسرا قشنكه چقدر سخته كه از سر حضرت روسري رو بكشن واز گوش دحتر امام گوشواره و...

چقدر سخته كه توي كشور اسلامي وشيعي اصلا به اين مفاهيم توجهي نمي شه

سيد خيلي دعا كنيد خدا و حضرت امام حسين فقط به مردم ما ابروي درست عزاداري كردن رو عنايت كنند .

التماس دعا

سلام بر سيدعزيز

نه!!! به خدا آنهايي كه درد را دانستند ميدانند كه تازه مصيبت از ديشب آغاز گشته....

سيد!!!! دعا كنيد... دل بعضي وقتها در سينه جا نميشه...

يا علي

به روزم

سياه يا سفيد؟؟

سلام سيد

آري اينگونه است ......

اما هستند هنوز كساني كه به عشق طبل و دهل امام حسين(ع) اين شب ها هم راه را بر مردم مي بندند....

يادش بخير كوچكتر كه بودم هميشه مي ديدم كه ظهر عاشورا دسته در هر جايي كه بود پرچم ها را مي خواباند و طبل و زنجير را جمع مي كردند و به هروله و سينه زني و زاري مي پرداختند ....

اما اكنون قيمه عاشورا بيشتر مزه مي دهد ......

جاي شما خالي امسال ظهر عاشورا به اصرار به مسجد معروفي رفتم ... جمعيت پر شده بود .... خيلي زياد ... شايد يك ربع ساعت براي امام حسين سينه زدند آن هم بيشتر اشعار بر اين وزن بود كه من دلم مي خواد بيام كربلا ! و كربلاي تو براي من كعبه است ! ... من اين ها را با جان مي ژذيرم .. اما نه در ظهر عاشورا ....

باز جاي شكرش باقي بود كه به حرمت مسجد بعد از آن يك ربع نماز خواندند! و بعد نهار دادند .....

مي گذريم!!

جاري باشيد
يا حق

سلام پسر عمو بازهم مزاحم شدم .من معني اسمي كه رو وبلاگتون گذاشتيد نميدونم اخه ميخواهم لينك كنم اگر شما اجازه بفرماييد

سلام

▐___تاره هاي ادبي به روز شد____▐

ياعلي

هر كسي كو دور ماند از اصل خويش

باز جويد روزگار وصل خويش

حسين ماموريتش و به نيكي در اين دنياي بي رحم به سرانجام رسوند...همچون پدرش و جدش و تمام پيشينيانش...و زينب هم.........حال ماموريت من و تو آغاز شده است...از اكنون تا پايان دنيا...حلقه ي اين ماموريت را بدست من و تو سپرده اند تا ببريم و برسانيمش به آنكه بايد و شايد.....دستهايم را بگير...نمي خواهم نيمه تمام رها كنم بار سنگين اين مسووليت عظيم و عزيز را............

ديشب دلم گرفته بود...هم احساس پرواز داشتم و هم احساس زنجيري بر دست و پا..و اين متناقض ها تا صبح رهايم نكردند....هنوزم دلم پره حاج آقا...هنوزم دلم پره...اصلا امسال دلم يه جور ديگه گرفته...بارون امروز برام غريب بود...گفتم يعني اين آسمونه كه با كاروان كربلاييان داره همدردي مي كنه يا اينكه خدا داره ناپاكيهاي ما رو از زمين و زمان پاك ميكنه...نمي دونم...امسال پر از سوالم...پر از حوصله...پر از بي تابي و پر از اشك...حاج آقا امسال يه حس ديگه داشتم تو تمام برنامه ها...امسال يه جور ديگه ام...

نكته بجايي بود

به نظر شخص بنده از اولش هم نبايد به اينگونه به محرم پرداخته بشه كه ناگهاني هم فراموش بشه

حركت حضرت بايد در انديشه جاي بگيره و عاشورا صرفا يادآوري باشه ... نه اينكه همه فعاليت هامون مو كو ل به محرم و شب قدر و ... بشه

از اينكه اين شب ها در حضور شما بودم خدا رو شاكرم

درود به خاندان عصمت و درود بر شير زن كربلا ...

التماس دعا

با سلام ايام تسليت .من شما رو توي پيوندها گذاشتم ومنتظر حضورتون هستم .خدايارتان .ياحق

السلام عليك يا ابا عبدالله

اگر به ظاهر ماموريت ما تمام شده اما تازه ماموريت حضرت زينب شروع شده .بيايد در اين ماموريت زينب را ياري كنيم

چون شير زني به روزگاراني تو

هم قاصد خون سر بداراني تو

سرسبزي فصل سرخ عاشورايي

چون لاله ز نسل داغداراني تو

السلام عليك يا زينب كبري

التماس دعا پسرعمو ومنتظر حضور سبزتان

السلام عليك يا ابا عبدالله

تا آن تن پاره پاره گل كرد

هفتاد و دو تن ستاره گل كرد

از قطره ي خون هر شهيدي

صد موج ز هر كناره گل كرد

از سينه ي سرخ هر شقايق

خورشيد به يك اشاره گل كرد

پس شير زني ز كارواني

بر ناقه غم سواره گل كرد

در كوفه ز هر كلام زينب

اسلام مبين دوباره گل كرد

التماس دعا

منتظر حضور سبزتان هستم