«ليت شعري أين أستقرّت بك النوي بل أي أرض تقلك أو ثرى,أبرضوى أو غيرها أم ذي طوى,عزيزٌ عليّ أن أرى الخلق ولا ترى ولا اسمع لك حسيساً ولا نجوى»
سلام سيد عزيز...
چند روزيست با خودم كلنجار مي رم و مدام در ذهنم زنگ مي خورد كه آي آدم دروغگو...! كجا تو اينطوري هستي...؟!
تو كه تا حالا اينطوري دوستش نداشتي...پس چيه اين همه حرفها...؟!
سيد عزيز...
خوش به حال اين گشتن و گشتن و گشتن هاتون...
حالا...
عاقبت جوينده يابنده بُوَد...! نه؟!
اما چرا خودتون...
التماس دعا
ممنون از اينكه روزهامونو روشن ميكنيد با مطالبتون و خجالتمون ميديد
ياعلي