سلام آقا سيد
ممنونم از حضور سبزتون توي قصه ي ما . قصه ي ما وقتي ميبينه مخاطبهاي دقيقي مثل شما داره ،تلاشش براي رشد و پيشرفت بيشتر و بيشتر ميشه .
افتخار بزرگي براي منه كه توي ليست مهمانهاي شما قرار بگيرم . نمي دونم چرا نمي تونستم به خودم اجازه بدم تا ازتون بخوام لبگزه رو جزء پيوندهام قرار بدم ، ولي الان با اجازه تون اين كار رو ميكنم .
راستش آقا سيد پستهاي اين روزهاتون همشون حرف حسابه و جواب نداره . به قول بابا كه هميشه ميگن ديگه تموم شد ، امام حسين رو كشتن و الان ديگه همه ميرن سراغ كارشون . مثل يه تكليف . مسئول تكيه اي كه شب عاشورا اونجا بودم ،بعد از مراسم رو به آقايون ميگن كه صبح زودتر بياين كه بتونيم همه جا بريم و به ترافيك !! برنخوريم و زود برگرديم ،دقيقا مثل اينكه ميخوان يه وظيفه اي رو از گردنشون بردارن .
خيلي دلم ميخواد راجع به روزهاي بعد از عاشورا بدونم ، اينكه چطوري اون بدنهاي پاك و پاره پاره رو به خاك سپردن .... چي به سر كاروان اسرا اومد .... چطوري رفتن ،كجا رفتن ... ولي خب به قول شما انگار فقط قرار بوده تا عاشورا و قتلگاه كاروان رو بدرقه كنيم و بعدش ديگه تموم ميشه ،معلوم نيست سالهاي ديگه چي ميخواد به سر كاروان عاشورا بياد ..
خدانگهدارتون باشه ...