• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : شب عاشورا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام آقا سيد

    ديروز كه كامنتم رو فرستادم شك كردم بايد پست جديد گذاشته باشين ، وقتي وبلاگتون رو باز كردم متوجه شدم حدسم درست بوده ، نشد همون لحظه راجع به اين پستتون صحبت كنم .

    الحق و الانصاف كه به نكته ي درستي اشاره كردين

    اصلا انگار هر چي ميگذره ،‏عزاداريها يه طور ديگه ميشن ... بعضي از دسته ها با يه ساز و برگي اومده بودن كه بايد مي ديدين ... گروه موزيك آنچناني ،‏رهبر اركست ! ، علمهايي كه هر چي ميگذره بزرگتر ميشن و امسال عكسهايي رو به اسم عكس حضرت عباس و امام حسين پايين علمها گذاشته بودن ...

    كاش به جاي توجه به اين ظواهر ،‏فقط چند لحظه به مفهوم كار حضرت فكر ميكرديم ... حتي فكر كردن و يادآوري مظلوميت اون 72 نفر ،‏اشك رو به چشمها مياره ... نيازي نيست از اين شيوه ها و اين حالتها و لحنهاي خاص بعضي نوحه خونها استفاده بشه ... با اون تلفظهاي عجيب و غريب و اسم امام حسين رو با حالتهاي خاص و هيجاني گفتن ،‏ميخوان انگار شور و شوق سينه زنها رو بيشتر كنن ... ديروز وقتي يكي از دسته هاي عزاداري رو ديدم ، مونده بودم اينا دارن چي ميگن و براي چي سينه ميزنن ... يكي از مداحها پشت سر هم حسين حسين ميگفت و اون يكي سريع و با يه لحني مثلا نوجه ميخوند و بقيه هم به سر و سينه ميزدن ... استغفرلله انگار بردن اسم امام به اون حالت خاص شبيه يه آهنگ پس زمينه شده بود ...

    كاش متولي و مسئولي بود كه به اين چيزها نظارت ميكرد ...

    خدا نگهدارتون باشه .