سلام آقا سيد
ديروز كه كامنتم رو فرستادم شك كردم بايد پست جديد گذاشته باشين ، وقتي وبلاگتون رو باز كردم متوجه شدم حدسم درست بوده ، نشد همون لحظه راجع به اين پستتون صحبت كنم .
الحق و الانصاف كه به نكته ي درستي اشاره كردين
اصلا انگار هر چي ميگذره ،عزاداريها يه طور ديگه ميشن ... بعضي از دسته ها با يه ساز و برگي اومده بودن كه بايد مي ديدين ... گروه موزيك آنچناني ،رهبر اركست ! ، علمهايي كه هر چي ميگذره بزرگتر ميشن و امسال عكسهايي رو به اسم عكس حضرت عباس و امام حسين پايين علمها گذاشته بودن ...
كاش به جاي توجه به اين ظواهر ،فقط چند لحظه به مفهوم كار حضرت فكر ميكرديم ... حتي فكر كردن و يادآوري مظلوميت اون 72 نفر ،اشك رو به چشمها مياره ... نيازي نيست از اين شيوه ها و اين حالتها و لحنهاي خاص بعضي نوحه خونها استفاده بشه ... با اون تلفظهاي عجيب و غريب و اسم امام حسين رو با حالتهاي خاص و هيجاني گفتن ،ميخوان انگار شور و شوق سينه زنها رو بيشتر كنن ... ديروز وقتي يكي از دسته هاي عزاداري رو ديدم ، مونده بودم اينا دارن چي ميگن و براي چي سينه ميزنن ... يكي از مداحها پشت سر هم حسين حسين ميگفت و اون يكي سريع و با يه لحني مثلا نوجه ميخوند و بقيه هم به سر و سينه ميزدن ... استغفرلله انگار بردن اسم امام به اون حالت خاص شبيه يه آهنگ پس زمينه شده بود ...
كاش متولي و مسئولي بود كه به اين چيزها نظارت ميكرد ...
خدا نگهدارتون باشه .