وبلاگ :
لبـــگزه
يادداشت :
شب عاشورا
نظرات :
0
خصوصي ،
12
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سمانه
سلام حاج آقا...اينا كه خوبه...من امشب كه از برنامه ي فرهنگسرا برگشتم خونه مجبور شدم به اينكه اولا چند تا خيابون و از كوچه پس كوچه برم كه از ترافيك فرار كنم...ديگه اينكه به كوچه ي خودمون كه رسيدم ديدم يه عده(شايد 50 نفر) تو كوچه شام غريبان گرفتن(ميدون محسني هم كه عزادارياش معروفه)...حالا بازم اون اشكالي نداره چون تو ماشين نشستم و نگاهشون كردم تا رفتن(تقريبا 20 دقيقه) و من تونستم برم خونه...اما از اين خيلي ناراحت شدم كه اونقدر قيافه ي بعضي از اين دخترا و پسرا زننده بود كه احساس كردم خدايا عجب توهيني دارن ميكنن به كاروان كربلا و بازمانده هاي حسين و يارانش...آخه دامن كوتاه و آرايش غليظ و يقه ي بازو.................لااقل نيان تو اين جمع ها..با خودشون باشن چرا ميان حرمت اين چيزا رو هم نگه نمي دارن و مشغول بگو و بخندو....آخه.....دلم مي خواست داد بزنم