وبلاگ :
لبـــگزه
يادداشت :
نبودم
نظرات :
2
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
من و تو
يكى از مهمترين و حيات بخش ترين سرمايه هايى كه در تاريخ تشيع وجود دارد، شهادت است.ما از وقتى كه، به گفته جلال «سنت شهادت را فراموش كرده ايم، و به مقبره دارى شهيدان پرداخته ايم، مرگ سياه را ناچار گردن نهاده ايم» و از هنگامى كه به جاى شيعه على (ع) بودن و از هنگامى كه به جاى شيعه حسين (ع) بودن و شيعه زينب (س) بودن، يعنى «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهيدان شده اند و بس، در عزاى هميشگى مانده ايم!چه هوشيارانه دگرگون كرده اند پيام حسين (ع) را و ياران بزرگ و عزيز و جاويدش را، پيامى كه خطاب به همه انسانهاست.اين كه حسين (ع) فرياد مى زند- پس از اين كه همه عزيزانش را در خون مى بيند و جز دشمن و كينه توز و غارتگر در برابرش نمى بيند- فرياد مى زند كه «آيا كسى هست كه مرا يارى كند و انتقام كشد؟» «يكى از مهمترين و حيات بخش ترين سرمايه هايى كه در تاريخ تشيع وجود دارد، شهادت است.ما از وقتى كه، به گفته جلال «سنت شهادت را فراموش كرده ايم، و به مقبره دارى شهيدان پرداخته ايم، مرگ سياه را ناچار گردن نهاده ايم» و از هنگامى كه به جاى شيعه على (ع) بودن و از هنگامى كه به جاى شيعه حسين (ع) بودن و شيعه زينب (س) بودن، يعنى «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهيدان شده اند و بس، در عزاى هميشگى مانده ايم!چه هوشيارانه دگرگون كرده اند پيام حسين (ع) را و ياران بزرگ و عزيز و جاويدش را، پيامى كه خطاب به همه انسانهاست.اين كه حسين (ع) فرياد مى زند- پس از اين كه همه عزيزانش را در خون مى بيند و جز دشمن و كينه توز و غارتگر در برابرش نمى بيند- فرياد مى زند كه «آيا كسى هست كه مرا يارى كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرنى؟» مگر نمى داند كه كسى نيست كه او را يارى كند و انتقام گيرد؟ اين سوال، سوال از تاريخ فرداى بشرى است و اين پرسش از آينده است و از همه ماست. و اين سوال انتظار حسين (ع) را از عاشقانش بيان مى كند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهيدان حرمت و عظمت قائلند اعلام مى نمايد.اما اين دعوت را،اين انتظار يارى از او را،اين پيام حسين(ع) را - كه «شيعه مى خواهد» و در هر عصرى و هر نسلى، شيعه مى طلبد ما خاموش كرديم به اين عنوان كه به مردم گفتيم كه حسين (ع) اشك مى خواهد، ضجه مى خواهد و دگر هيچ، پيام ديگرى ندارد. مرده است و عزادار مى خواهد، نه شاهد شهيد حاضر در همه جا و همه وقت و «پيرو». آرى، اين چنين به ما گفته اند و مى گويند!
هل من ناصر ينصرنى؟» مگر نمى داند كه كسى نيست كه او را يارى كند و انتقام گيرد؟ اين سوال، سوال از تاريخ فرداى بشرى است و اين پرسش از آينده است و از همه ماست. و اين سوال انتظار حسين (ع) را از عاشقانش بيان مى كند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهيدان حرمت و عظمت قائلند اعلام مى نمايد.اما اين دعوت را،اين انتظار يارى از او را،اين پيام حسين(ع) را - كه «شيعه مى خواهد» و در هر عصرى و هر نسلى، شيعه مى طلبد ما خاموش كرديم به اين عنوان كه به مردم گفتيم كه حسين (ع) اشك مى خواهد، ضجه مى خواهد و دگر هيچ، پيام ديگرى ندارد. مرده است و عزادار مى خواهد، نه شاهد شهيد حاضر در همه جا و همه وقت و «پيرو». آرى، اين چنين به ما گفته اند و مى گويند!