اما من با اينكه عمره دانشجويي رو اينترنتي ثبت نام كردم نميدونم چرا پرينتم رو تحويل ندادم يعني هنوزم مهلتش تموم نشده اما من نظرم عوض شد................... اميدوارم دوستان اونجا كه رفتن دعامون كنن
سلام
من هم بطور اتفاقي چهارشنبه شب داشتم اين برنامه رو ميديم و بغض اون بنده خدا.............................
ياحق
از پسرعمه تان شهيد محمدتقي شرعي هم برايمان بنويسيد.
نمي دانم همرزم بوده ايد يا نه. ولي حتما خاطرات شنيدني داريد.
يا علي
بيراهه ها را
با شاه راهه ها
اشتباه نگيري
و به جاي صحرا
اسير نشوي در آغوش بيابان ها
چرا که ، زندگي
جاده هايش را
هرگز
نام نگذاشته است
بيشتراز همه ما بچه هاي 13بدر ازاين مطلب مي سوزيم چون طي اين مسير سعادت بودن با شمارا داشتيم وبا ديدن عكساي وب سايت شخصي شما اين اتشفشان بشتر فوران كرد تبريك ميگم وب سايت خيلي زيبايي بود
"...تلويزيون خلاصه اي از سفر حج را نشان مي داد.. بدجوري دلمان را برد.. بدحوري اشکمان را درآورد.. پرواز کردم وقتي کبوترهاي قبرستان ابوطالب را نشان مي داد.. باريدم وقتي باران رحمت خدا را در مسجدالحرام به تصوير کشيد.. سوختم وقتي بغض آن بنده ي خدا را نشانه رفت که مي سوخت و حرف مي زد..."
اَي گفتي!!
باز خوش به حالشون كه اونجا بودن اونا، اگه سوختن، اونجا سوختن...
خدا قسمت هر كسي كه دوس داره بره بكنه، قسمت ما هم بكنه، الهي آمين!
ممنونم از حضورتون
سلام آقا سيد گرانقدر و بزرگوار
راستش آمدم كه بگم :
چه خلاف سر زد از ما ، كه در سراي بستي !
و آمدم كه بگم :
مگه با نرگسي قهريد ؟
كه ديدم ...
به هر حال اميدوارم آن كبوتر عزيز حرم باز هم به توفيق طواف گرد حرم دوست نايل آيد
ما رو هم دعا كنيد ... گاهي هم سري بزنيد ... جاي دوري نمي ره به خدا
اي سيد جليل القدر با سياست
اي مستجاب الدعوه في العالم الرياست و هر چي حرف با حال كه به س و ت ختم بشه ...آقا ما هم آشتي كرديم با وبلاگ ... يعني از كامنت شما بسي شرمساري به ما حادث شد و در ضمن حاج خانم كه رفت ...خونه مجردي كه حاصل شد ما رو هم فراموش نكنيد ...التماس دعاااا
مستجاب الدعوه في العالم الرياست و هر چي حرف با حال كه به س و ت ختم بشه ...آقا ما هم آشتي كرديم با وبلاگ ... يعني از كامنت شما بسي شرمساري به ما حادث شد و در ضمن حاج خانم كه رفت ...خونه مجردي كه حاصل شد ما رو هم فراموش نكنيد ...التماس دعاااا
سلام اين كامنت شما منو به دل گرفتگي هاي خودم برد
درد روز مرگي ها درد غرق شدن در مشغله هاي زندگي
درد با خدا نبودن ها...چقدر جاي اين خلوت ها در خلوت هايمان خاليست!!
سلام آقا سيد... عجب قلمي داريد..... دلمان را هوايي كرديد. خدا انشالله به همين لحظات عزيز قسمتتان كند. خيلي دلم مي خواهد با كارواني به اين سفر بروم كه روحاني كاروانش شما باشيد. ياد دو سال پيش افتادم. وقتي براي عمره مفرده آماده مي شدم... خدا حفظتان كند. خيلي استفاده كردم. وقتي باراني مي شويد،بنده هاي كوچكي مثل من را هم ياد كنيد... لطفا.
شاد زي
سلام به آقا سيد بزرگوار وبلاگستان
نه آقا سيد
چه تهديدي ... اختيار دارين ... خب من يه عالمه ازتون خواستم بگين سايت به اين قشنگي دارين، ولي شما نگفتين ديگه ...
اين کار من اراده اي که نبود
ميشه همون بحث جبر و اختيار جلسات شما
من مجبور شدم اينطوري بگم!
اما آقا سيد
مهمون که براي پذيرايي نميره مهموني
براي ديدن صاحبخونه و روي بازش ميره که خدا رو شکر اين صاحبخونه ما هميشه پذيرا هستن
از اين بالاتر؟
خونه ي کوچيک و با صفاتون پر رونق تر و پر مهمون تر باد ...
