گر تو سيري خواهي از نفس درون
يا كه از محمود و از دنياي دون
سر بزن بر اين درخت بي ثمر
سايه سارش گم شده از هر نظر
كين مقدس تر بود از حج و از حكم جهاد
بلكه واجب تر بود از نان شب يا كه ذكات
گر نيائي آپ نخواهم كرد تا صر سال پست
پيك ما را ضربه اي زن اي رفيق مست مست
روزها اند زبانم (( واحدي )) باشد همي
ابر چشمم مي نوازد آهكي اشكي غمي