سلام بر دوست فرهيخته ام.
من با شرقي و يا احيانا غربي بودن انديشه مخالفم و به نظر من هر نوع تقسيم بندي انديشه جز در تضعيف اون كار ديگه اي نمي كنه.
اما بسيار با شما موافقم كه در مذمت اشخاصي مثل كريشنامورتي و ... نوشته ايد. نمي دونم اين بلاهاي بدين بزرگي كه انديشه هايي بدين پليدي را در دنيا رواج داده اند از كجا پيدا شده اند. انديشه هايي با ظاهري دلفريب و باطني تهي و پوچ كه جز بدبختي و سياهي چيز ديگري به بار نخواهد آورد. به قول فلسفيون فلسفه پيدايش چنين انديشه هايي ريشه دليلي دارد. يعني اثبات محق بودن چيزي صرفا به دليل فرار از يك چيز ديگر.
در پايان اين سخن ارزشمند نيچه رو ياد آور مي شم كه در مورد اشخاصي مثل كريشنا مورتي و ... برقراره و مي گه :و ايمان شما در نظر من چه كم بها است چه قبل از اينكه خود را بشناسيد ايمان آورديد.
سخن بسيار است و مجال كوتاه.
لازم است كه جرياني حتي جهاني براي مقابله با انديشه هاي پليدي ازاين دست كه دست به مذمت عقلانيت مي زنند بوجود آيد قبل از اينكه تعداد بسيار زيادي رو در كام سهمگين خودش فرو ببرد.
شاد و موفق و پيروز باشي