• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : افسوس كه ...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 33 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    سلام برسيد بزرگوار.

    گمان مي كردم اين مشكل گريبان گير خودم تنهاست!

    اما حالا انگار بزرگان را هم آزرده كرده.

    به خودم اميدوار شدم!!!

    حالا وقتي براي وسعت وقت براي خودتان دعا مي كنيد، ما را هم فراموش نخواهيد كرد!!!

    التماس دعا.

    سلام خسته نباشيد

    اين كتابي هم كه انتخاب كرديد زيباست

    سلام بزرگوار

    خوشا به سعادتت . من هنوز نتوانسته ام بروم برخلاف هرسال كه سه مرتبه ميرفتم امسال اوضاع جيب خراب بود

    خوش به حال زهرا ها..................:(

    سلام دوست عزيز

    ممنونم كه سرزديد

    خيلي لطف كردين كامنت گذاشتين

    من وبلاگ شما رو زيارت كرده بودم

    و براي پست روياي من هم كامنت گذاشته بودم

    بازم خوشحالم كه آدرس وبلاگ زيباتون رو به من معرفي كردين

    باز هم خونه ما بياين ...

    سلام آقا سيد گرامي .......

    كم توفيقي بنده را مي بخشيد آيا ؟

    خدا رو شكر كه خوش گذشت ......

    دوستي با كتاب از بهترين لحظاتي است كه هميشه مي ماند ...

    به همسر بزرگوار و گلهاي باغ زندگي تون سلام يادتان نرود

    ...

    سلام!

    ما كه هنوز وقت نكرديم بريم...

    ولي واقعا من زمانيكه نمايشگاه ميرم تا جايي كه جيب اجازه بده كتاب ميخرم
    سلام.خوش به حالتون .همه نمايشگاه رو گشتين؟! كتاب رو كنار گذاشتين يا قصد داريد بخونيد؟؟؟

    سلام

    كتاب يار مهربان...

    اميدوارم همه كتاب هاي خوب بخريم و خوب بخونيم و خوب عمل كنيم.

    در پناه حق

    سلام و عرض ادب

    آقا سيد ! ان شاا... به كرم الهي هميشه ريشه عشق در دلاي هممون وجود داشته باشه البته عشق از نوع عشقيش !!

    منم تقريبا همين شكليم. ولي دليل اين كه نمايشگاهو تحريم كردم اينه كه وقتي مي رم اونجا جوگير مي شم هر چي دوست دارم و دوست ندارمو مي خرم... بعد دلم نمياد نخونم كه...

    بازم بياين اون ورا...

    سلام

    اين روزها يار مهربان جولان مي دهد استاد

    اما دلم برايش مي سوزد...براي 355 روز ديگرش!

    چقدر شيرين است درك لذت هاي تمام نشدني.......

    كتاب هميشه آني بوده كه تنهايي .....وبيشتر دلتنگي هاي مرا پر كرده

    ولي ديدن دريا و داشتن عطش چشش آن

    حسرتي زيبا و آهي شيرين است

    كه هميشه كنارمه

    و در كنار شما اين حس هاس مشترك تداعي شد

    ...................................

    اگر ممكنه درباره ي مستور برايم توضيحي بدهيد ممنون ميشم

     <      1   2   3      >