باسلام
شعر زيبايي بود .
ميجويمت چنان كه لب تشنه آب را
محو توام چنان كه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيدهدمان آفتاب را
بيتابم آنچنان كه درختان براي باد
يا كودكان خفته به گهواره تاب را
بايستهاي چنان كه تپيدن براي دل
يا آن چنان كه بال پريدن عقاب را
حتي اگر نباشي، ميآفرينمت
چونان كه التهاب بيابان سراب را
اي خواهشي كه خواستني تر ز پاسخي
با چون تو پرسشي چه نيازي جواب را
التماس دعا