سلام پسر عمو
]چرا بي خبر تشريف اوردي وبر گشتي
خبر ميدادي شتر قرباني ميکرديم
کل خاطراتت در سفر به استان خونگرم ومهمان نواز بوشهر خواندم
خنده ام گرفت زماني که نوشتي از خاطرات 11دوستي که با هم رفتند مشهد وقيلانهاشون 10تا بوده مجبور شدند يکيشون رو کشتند
اتفاقا پسر عمو جان خيلي هم خوش سليقه هستي
من خودم که بچه جنوبم فقط تا حالا 3بار عسلويه وبندر طاهري يا همون سيراف رفتم
البته يه کتابي گرفتم از عکسهاي که الان شما گرفتيد اما به طور کاملتر
من که خيلي از عکسها خوشم اومد
موفق باشيد
< language=java> > سلام و عرض ادب . سفرنامه ي عجيب و البته جالبي بود . فكر نمي كردم هنوزم برپا باشه چنين مراسم هايي.........
موفق باشيد و هميشه سلامت
عرض سلام
رسيدن به خير
سلام. يه مدتي نبوديم دو تا پست اخير رو نخونده بوديم كه الان خونديم و نظر نمي ديم چون ديگه دير شده . اما در مورد اين پست تنها نظرمون اينه كه ايشالا خوش گذشته باشه و كارا رو به راه باشن. ضمنا التماس دعا.
برقرار باشيد.
زندگي زيباست
زشتيهاي آن تدبير ماست
در مسيرش هر چه نازيباست تقصير ماست!
سلام
هميشه به سفر!
مرا درياب!
سلام به آقا سيد بزرگوار وبلاگستان
سفرتون به خير باشه
چه سفرنامه ي قشنگي و چه عكسهاي قشنگي
خوشحالم كه صحيح و سلامت برگشتين
راستش رو بخواين منم به هواپيما چندان اعتمادي ندارم ...
قطار هم خطر از ريل خارج شدن داره
ماشين هم توي دره مي افته
اصلا مسافرت با پاي پياده با همون چهارپايان خيلي كم خطرتر بود !!!
خدا همه ي مسافرين رو صحيح و سلامت به مقصدشون برسونه
خدا نگهدارتون باشه
باسلام
ان شاءالله خوش گذشته باشد .موفق باشيد .
امر به معروف و رهايي از پراكندگي
التماس دعا
سفر به خير
22 بهمن خيلي شلوغ بود.. به خصوص متروي تهران!
انشالله باز هم ميام
شاد زي
يا علي
سلام عليكم آقا سيد عزيز .
فعلا همين و همانطور كه فرموده ايد جايمان خالي ، تا سفرنامه را بخوانم .