سلام آقا سيد
عزاداري هاتون قبول
توي اين شبها و روزها از دعا فراموشم نكنين ...
آقا سيد متنتون فقط يه حرف ساده نبود
كه درد بود
اين رسم از صفويه به جا موند و همينطوري هم انگار ميخواد ادامه داشته باشه
فقط انگار ياد گرفتيم چراغ تكيه ها رو از اول محرم روشن نگه داريم و به قول شما بعد از روز يازدهم هم تموم
همه ميرن خونه هاشون
بدون اينكه اصلا نگاه كنيم كه اين حركت از كجا شكل گرفت
كه اگه بخوايم درست ببينيم از همون روز عرفه بايد بهش بپردازيم
كه بدونيم سرچشمه و مبدا كار از كجا بود
اما انگار فقط عادت كرديم براي مظلوميت امام و يارانشون گريه كنيم
و نمي دونيم گريه كردن به خاطر مظلوميت بدون دونستن هدف بزرگ اون حضرت ... شايد حتي كوچيك كردن هم باشه
شمر و يزيد رو آنچنان بزرگ و قوي نشون ميديم ... همون شمر و يزيدي كه در برابر خطبه هاي پرشور حضرت زينب (س) چيزي جز سكوت نداشتن كه بگن
اما اينا رو نميگيم
البته بعضي از مداح هاي محترم حق دارن ، چون نمي تونن با گفتن از اين مسائل اشك مردم رو دربيارن و ...
ديشب رفتم تكيه ... ولي احساس مي كنم هر سال كه ميگذره انگار همه چيز بدتر ميشه
آقاي سخنران با خوشحالي كامل ميان ميگن يه روايت جديد ! ديدم كه تا حالا نشنيدين .
نمي دونستم كه روايات هم به روز ميشن
شعرهاي مداحي روز به روز ...
شما كه بهتر در جريان هستين
تصميم گرفتم توي اين ده روز كتاب حماسه ي حسيني شهيد مطهري رو بخونم و اگه تونستم كتاب حسين وارث آدم دكتر شريعتي
احساس مي كنم اينطوري بهتر مي تونم از اين ايام استفاده كنم
يه زحمتي هم براي شما داشتم
اگه ميشه يه منبع خوب هم شما بهم معرفي كنين
البته يادمه كه خودتون يه كتاب در مورد حضرت سكينه نوشته بودين
ما رو به خير اين مجالس اميدي نيست ...
توي جلسه ي فردا جاي من رو هم خالي كنين
خدا نگهدارتون باشه