• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : جند روز در سال... ؟
  • نظرات : 20 خصوصي ، 106 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    گنبد افلاك

    سلام برادر بزرگوارم

    هميشه لطف و محبت به من كرديد واقعا ممنونم ، حق با شماست شما بيشتر به وبلاگ خودتون تشريف آورديد كم پيدا شدن من رو به بزرگواري خودتون ببخشاييد.

    اين شعر رو از شاعر ديارمان شيراز حضورتان تقديم ميكنم :

    سرش به نيزه به گل هاي چيده مي ماند

    به فجر از افق خون دميده مي ماند

    يگانه بانوي پرچم به دوش عاشورا

    به نخل سبز ز ماتم تکيده مي ماند

    ميان خيمه ي آتش گرفته، طفل دلم

    به آهويي که ز مردم رميده مي ماند

    شب است گوش يتيمان ز ضربت سيلي

    به لاله هاي ز حنجر دريده مي ماند

    رقيه طفل سه ساله که حوري حرم است

    به آن که رنج نود ساله ديده مي ماند

    امام صادق حق پشت ناقه ي عريان

    به زير يوغ چو ماه خميده مي ماند

    شوم فداي شهيدي که در کنار فرات

    به آفتاب به خون آرميده مي ماند

    هلال يک شبه ي من، ز چيست خونيني؟

    نگاه تو به دل داغ ديده مي ماند

    حکايت احد و اشک چشم خونينش

    به اختران ز گردون چکيده مي ماند