• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : من و ' من او '
  • نظرات : 8 خصوصي ، 95 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    با سلام :

    ابتدا مقدمه اي را به عرض مي رسانيم كه اميد واريم با عنايت شما به اين مقدمه قدرت تمييز بين حقيقت و مجاز را در تمام امورات زندگي داشته باشيد زيرا تمام افعال از اين دو مقوله خارج نيست
    1.ابن جنيد بغدادي شاگرد محي الدين بن عربي (كه مشهور به پدر علم عرفان است ) در سير و سلوك خود مبنايي را معتقد بودند و ان اينكه المجاز قنطره الحقيقه
    يعني عشق مجازي پلي است كه ما را به عشق حقيقي مي رساند(عارف و صوفي چه مي گويند ميرزا جواد اقاي تهراني)
    2. روايتي از رسول گرامي اسلام با اين عنوان كه(من عشق فكتم وعف فمات فهو شهيد –كنز العمال)كسي كه عاشق شود به عشق مجاز وكتمان ورزد و عفت را در اين عشق پيشه خود سازد اگر در اين حال از دنيا برود اجر شهيد را داراست (حق و باطل شهيد مطهري)
    3.سه مبحث درعلم اصول مطرح است كه كم و بيش با ان اشنا هستيم الف.حقيقت ب. مجاز ج.غلط كه پيرامون هر يك به اختصار توضيح مي دهيم
    الف- حقيقت. “رايت زيدا يرمي” من شخصي را ديدم كه تير مي انداخت
    ب- مجاز. “رايت اسدا يرمي” من شيري را ديدم كه تير مي انداخت (كنايه است از پهلوان بودن شخص ) ريشه مجاز از مجوز به معني محل عبور ميباشد
    ج-غلط.” رايت دودا يرمي” من كرم خاكي را ديدم كه تير مي انداخت
    اصوليون معتقدند كه در مجاز يك علاقه و تناسبي بين شخصي كه تير مي اندازد با شيرشجاع وجود دارد و ان شجاعيت است
    ولي در مبحث غلط بين شخص و كرم خاكي هيچ تناسبي وجود ندارد
    با توجه به سه مقدمه بالا نتيجه مي گيريم تمام عشق هاي موجود در عالم از اين دو قاعده مستثني نيستند يا مجازند كه انسان را از خود عبور داده و به حقيقت ( واجب الوجود)مي رسانند(با توجه به معناي لغوي مجاز) و يا در مبحث غلط هستند كه هيچ تناسبي با حقيقت ندارند
    بنابراين در بعد كلي تر هر فعلي كه انسان انجام ميدهد كه به ناچار داخل در امور پنجگانه احكام تكليفيه است(واجب-حرام- مستحب- مكروه-مباح)است
    يا مجاز است كه تناسبي با حقيقت دارد حتي عمل غذا خوردن كه مباح است ميتواند عرشي بشود با توجه به مبحث ما(مجاز) و عملي مثل نماز خواندن كه بالاترين امر عبادي است مي تواند فرشي باشد و هيچ تناسبي با حقيقت نداشته باشد(بحث غلط)
    پس اموري كه در ان نهي از جانب شارع هست نمي تواند وسيله قرب(مجاز) باشد مثل موسيقي مطرب كه بعضي بر اين باورند كه از موسيقي به خدا مي رسند و اين باور غلطي است زيرا موسيقي مجاز نيست كه انسان را از خود عبور داده و به خدا برساند بلكه –غلط-است
    انشاءالله با اين فرمول بتوانيم در معشوقه هاي خود درست را از نادرست تشخيص دهيم
    با توجه به مقدمه دوم معلوم مي شود كه چرا بعض علما با نظريه ابن جنيد مخالفت كردهاند (المجاز قنطرت الحقيقه) زيرا بعضي اشخاص موفق در "دو فرازاول روايت "
    (عشق و كتمان)مي شوند اما بعد از مبتلا شدن به ان ودر ادامه كارشان در فراز سوم روايت (عفت) دچار نابساماني مي شوند
    با ارزوي موفقيت روز افزون براي شما

    گراهام بل ...

    هرگز در مسير پيموده شده گام برنداريد، زيرا اين راه تنها به همان جائي مي رسد که ديگران رسيده اند.

    گفتم يكم شلوغ بازي دربيارمو برم (چشمك) ...

    ن اين كتابو متاسفانه نخوندم .... نظري نميتونم در مورد حتي كارشناسيتون بدم ...

    يا حق !

    حاج اقا بفرما برف بازي ... (چشمك)
    اصلاح غلط ديکته ام ..با عرض شرمندگي :
    بايد خدمتتان عرض کنم که منظور نويسنده ،شادي پايدار ِ حاصل از انجام وظيفه است ...
    براي امتحان
    سلام
    نقد بسيار خوبيست و استفاده کردم ...
    ضمنا درباره " شکار شادي " بايد خدممتان عرض کنم که منظور از نويسنده شادي پايدار ِ حاصل از انجام وظيفه است ...
    شادي که در اثر عمل به فرامين الهي در انسان ايجاد مي شود و در دنيا و آخرت با او باقيست .. از حضورتان حظ بردم
    پرهايتان پاينده و سايه تان مستدام باد

    سلام استاد .

    خيلي متين و استوار بود ، هرچند اين كتاب را نديده ام ولي با خواندن مطلب فضايش دستگيرم شد كه چه مي خواسته بگويد .

    از اين رهگذر به معلوماتم نيز افزوده شد .

    سفارشين همگي سلام دارند و مشتاق ديدار ، منتها ريش و قيچي را كه مي دانيد دست كيست .

    سلام آقا سيد بزرگوار ...

    خوبيد شما ؟ ... همسر بانوي گرامي و نور ديده ها همه خوبن ؟

    به نقد استادانه و حرفه اي شما آفرين بايد گفت

    واقعا خيلي زيبا و ماهرانه بسياري از جنبه هاي رمان را نقد كرديد

    آقا سيد كولاك كرديد ... آنفولانزا نه تنها براي شما لطفي داشت لطفش شامل حال ما هم شد ... شما از خودن رمان لذت برديد ما هم از نقد آن ... چيزي ندارم بگم جز اينكه بگم بسيار عالي است ... دستتون درد كنه ...

    به نظر من اغراق غير منطقي در هر رماني حس خواننده را نسبت به داستان مصنوعي تر ساخته و اثر تاثير گذاري آن كمتر ميشه و خواننده را از اهدافش دور مي كنه ...

    متاسفانه بعضي وقتها جوايزي براي بعضي رمانها اختصاص داده ميشه كه فاقد داستان محتوايي و ادبي هست ...

    هميشه شاد و سر بلند باشيد

    سلام ...

    ممنون از لطفي كه به من داريد.

    كلا كتابهاي آقاي اميرخاني پرمحتوا و جالب هستند و با قلم متفاوتي نوشته شده اند ولي متا سفانه من هنوز كتاب من او رو نخوندم.

    دستتون درد نكنه بابت مطلبي كه زدين...

    يا علي

    سلام بر سيد اهالي وبلاگستان

    اين پست را ذخيره كردم تا سر فرصت حتما بخونم و بعد بيام در باره اون نظر بدم .

    اما الان اومدم كه تشكر كنم كه تشريف فرما شديد و عذر خواهي از اينكه موجب اذيت شما شدم .

    يه راه حل هم برا اين مشكل دارم كه اگه قابل باشم يه جايي اون گوشه هاي وبلاگتون كنار مهمانان شما قرار بگيرم .

    دقت كردم نشاني را درست بنويسم .

    --------------------------------------

    محرم نزديكه التماس دعا

    سلام سيد بزرگوار.

    نگران شديم.

    ان شاءالله بهتر شده باشيد.

    توفيق اجباري بوده...

    مثل هميشه استفاده كرديم.

    التماس دعاي خاص.

    سلام ... ممنون از حضورتون ..

    در گيرشيم كه سرو ساماني به دل سوخته مون بديم...

    يه ماه پيش خواب مراسم طشت گذاري رو ديدم كه دارم از عزادارا پذيرايي مي كنم ... درگير زدن ايستگاه صلواتي هستيم... دعامون مي كنيد.

    يا علي مددي

    + حامد آرياني 

    سلام خدمت حاج آقا

    ارادتمنديم

    شايد من رو به ياد بيارين

    الحق كه نويسنده توانايين اين آقاي اميرخاني.

    البته اين سبك نوشته رو ميشه در ادبيات كشورهاي ديگه پيدا كرد.

    ولي انصافا كتاب قشنگيه.

    كتابهاي ديگه ايشون رو هم حتما اگه نخونديد بخونيد.

     <      1   2   3   4   5    >>    >