سلام استاد گران قدر
من ديگه زياد نت نميام.الان هم سايت دانشكده مون( پيرا پزشكي)هستم
نه نها فعاليت هاي جلسات نقد وبلاگ و كلا نت اومدن رو تعطيل كردم بلكه...بعد از حضور جناب آقاي خاتمي در دانشگاه حتي ديگه در انجمن اسلامي فعاليت هم نمي كنم.چون فكر مي كردم نيازه در انجمن«اسلامي» كساني باشن كه لا اقل اصول اوليه نظام اسلامي و احكام رو بدونن!!
گرچه جسارت نمي كنم به دوستان.خواهران و برادران محترمم در اين تشكل! ولي ديگه با اون بيانيه اي توسط آقاي نقاشي از طرف انجمن دانشگاه قرائت شد ديگه ترجيه دادم در «انجمن هرچي الا اسلامي» نباشم!!!
....شما در وبلاگ طرح حكمت سراغ گرفتين از دانشجويي كه نمي خواست سيب زميني باشه...
من هنوز هم مي گم سيب زميني نيستم و نخواهم بود!
براي مثال عرض مي كنم خدمتتون:
آقاي رييس جمهور سابق (جناب خاتمي)در روز شهادت امام جواد (ع) براي طرفدارانشون كه دست مي زدندو هورا مي كشيدندوشعار مي دادند «درود بر خاتمي» دست تكون دادند و تشكر كردند!!!
اين مراسم در دانشكده فني دانشگاه تهران و تالار چمران بود...
و در راستاي آزادي بياني كه ايشون ادعاشو دارن... وقتي من بلند شدم و در مورد آزادي خودم يعني حجاب و عدم اختلاط زن و مرد در جامعه بپرسم... بلند شدم سوال كنم جون جوش آوردم كه ايشون حرف از آزادي زن و«حقوق مساوي زن و مرد»مي زدند(من پيشنهادم به جناب خاتمي اينه كه نگاهي به كتاب استاد شهيد مطهري بيندازند در مورد حقوق زن در اسلام!)و طرفدارانشون هم براي «مجري» طرح امنيت اجتماعي شعار مي دادند:«مرگ بر ديكتاتور»
ايشون واقعا جواب قرايي عرضه نمودند به بنده كه: «هركس توهين مي كنه بي خود ميكنه»!!!!!!!!!
سجع زيبايي داره نه؟!
و توهين هايي كه شنيدم هم بماند....اما من سيب زميني نيستم و از حجابم دفاع كردم...
تصاوير و خبر در ايسنا بطور خيلي جزئي و ناقص درج شده و خيلي ها لطف كردند و فرمودن قصد بنده جلب توجه بوده اما راه ديگري براي جلب توجه نبود واقعا؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟از جمله نگهداشتن پلاكارتها با حجاب هاي كاملا آزادانه و مثلا اسلامي كه مقنعه ها تا فرق سر بود و جناب خاتمي اين رو كاملا اسلامي مي دونن!!!!!!!!!!!!
فقط خواستم بگم من در عمرم هرگز به هيچ مقامي توهين نكردم و نمي كنم اما....
به نظرم «آخوند درباري»كلمه ي تركيبي ايست كه...... شايد منسوخ شده بود اما وقتي سوال كتبي يي كه از آقاي خاتمي پرسيده شده بود و ايشون جواب سر سري داد و مجري برنامه كه خانم دكتر عباسي نژاد بودند سوال رو با حالت چهره ي خاصي خوندند اين كلمه ي منسوخ شايد مناسب جناب خاتمي باشه!
هر بلايي هم مي خواد سرم بياد
هرتوهيني كه مي خوان بكنن
اما
چرا وقتي سوال من و اون سوال كتبي جواب داده نشد بايد بگن كه دولت عدالت محور و مهرورز«ديكتاتور»رو نمي پسندند و در زمان مسئوليتشون همواره مي خواستن آزادي رو نهادينه كنند!!!و همه شعار بدن:«مرگ بر ديكتاتور»
حالا الله علم كه توهينشون به رهبرمظلم و عزيزمون بود يا آقاي احمدي نژاد؟!
اون سوال كتبي با اين مفهوم بود:
«جناب آقاي خاتمي.به نظر شما درسته كه به اسم روحانيت و با لباس اون بر روي برخي مسائل ديني و احكام پا گذاشت و به اسم اصلاحات اونها رو مطرح كرد؟؟؟؟!!!»
...من تمام جلسه از يه چيز سوختم........چقدر ائمه ي ما در يه مملكت شيعه غريبن.....و مثلا جلسه نمي تونست توسط جناب ميهمان كنترل شه به حرمت روز شهادت؟؟؟!!!!
و وقتي هم بادوستان انجمني خودم از جمله خانم دكتر و يكي از اعضائ هيئت رييسه مطرح كردم كه بابا روز شهادته! شما رو بخدا رحم كنيد به دل آقا امام زمان....
كه جواب شنيدم:ساره جان برو بشين!(؟!) به ما چه صدا وسيما يهو ديشب اعلام كرد كه شهادته
ما سه هفته پيش تو تقويم ديده بوديم و حالا هم طوري نشده كه....برو بشين تا جاتو نگرفتن....
و...............................................................................
با يه دله شكسته تنها چيزي كه دوس دارم بگم اينه:
اللهم عجل عجل عجل عجل عجل....لوليك الفرج