حضور محترم برادر عزيزم سلام
انشا الله که سفر کاري تان آنهم به شيراز شهر گل و بلبل که البته در اين فصل نه گلي مانده و سالهاست بي بلبل ايم خوش گذشته باشد . اول يک پيشنهاد دارم براي آپلود تصاوير از يک سايت ديگر استفاده کنيد عکس اول را با کمک فيلتر شکن ديدم و گويا اين مشکل (ديده نشدن تصوير اول) براي خوانندگان ديگري نيز بوده است (جايي بازگو نکنيد من خودم از سايت tinypic استفاده مي کنم ، حالا کي گفته رطب خورده منع رطب کي کند؟ ) براي پاسخ به سوالات اين دو عزيز از آنچه ديده ام و خوانده ام (اي کاش چيزي هم مي دانستم که نمي دانم) استفاده کردم . نميدانم آيا شما يک مطلب در بررسي نظرات خوانندگان اين پستتان خواهيد نوشت يا نه ؟ اما خوشحال ميشوم نظرتان را درباره آنچه مي نويسم بدانم.انشا الله بشود هر دو سوال را پاسخ گفت ،

تا آنجايي که من توانستم سوالات تصوير اول را بخوانم اين نوشته سه موضوع اصلي دارد : 1- خواستگاري پسر از دختر يا دختر از پسر 2- ازدواج اجباري 3- جايگاه عشق در ازدواج

در مورد نحوة‌ خواستگاري و رفتن پسر يا دختر،‌ اسلام هيچ گونه دستور خاصي ندارد و مانند بسياري از امور ديگر به خود مردم واگذار شده است. استاد مطهري مي‌گويد: "اين که از قديم الايام مردان به عنوان خواستگاري نزد زنان مي رفته اند و از آن‌ها تقاضاي همسري مي کرده اند، از بزرگ ترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است. طبيعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبيعت زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. اين يکي از تدابير حکيمانه و شاهکارهاي خلقت است که در غريزة مرد نياز و طلب و در غريزة زن ناز و جلوه قرار داده است. خلاف حيثيت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود. براي مرد قابل تحمّل است که از زني خواستگاري کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن ديگري خواستگاري کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زني رضايت خود را به همسري با او اعلام کند اما براي زن که مي‌خواهد محبوب و معشوق و مورد توجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غريزه نيست که مردي را به همسري خود دعوت کند و احياناً جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگري رود"(-استاد مطهري نظام حقوق زن در اسلام ص15)