با عرض سلام خدمت شما برادر ارجمندم آقا سيد گرامي و آرزوي
قبولي طاعات و توفيقات روز افزون برايتان
آقا سيد هميشه ترغيب و تشويق هاي شما برايم نيرو مي دهد
و انرژي بخشه و باعث دلگرمي بيشتر من براي خط خطي كردن
كاغذ هاي مجازي بوده و هست .
بله آقا سيد يه زماني در باره اكنكار با كاترين بحث هايي
داشتم ولي ايشون بحث ها و نظرات من را كاملا رد كردن و
گفتن كه عيس به دين خود موسي به دين خود ... شما بريد
سراغ دين و خداي خود من هم به دين و راه خودم ... به دلايلي
ما هم ديگه بحث ها رو بي خيال شديم ...
اين روزها واقعا دعا چقدر دلنشينه ... چقدر به خدا احساس
نزديكي مي كنيم . چقدر احساس سبكي مي كنيم ... دلم
براي نجواهاي ابو حمزه ثمالي خيلي تنگ شده بود ...
الهي، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرينت نورم ده!
الهي، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهي، چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است، و
چگونه سخن گويم كه خرد مدهوش و بيهوش است.
الهي، چگونه گويم نشناختمت كه شناختمت، و چگونه گويم
شناختمت كه نشناختمت.
من دعا گويتان هستم اگه قابل باشم شما هم يادتتون نره