• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : دعاي ابوحمزه ثمالي(قسمت سوم)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    چه دير اومدم ولي خوشبختانه هنوز فرصت هست. خيلي ممنون بابت زحمت زيبايي كه مي‏كشيد. آقا سيد، مي‏دونم مي‏شه رو قولتون حساب كرد، اين ماه رمضوني خيلي خيلي التماس دعا...

    اللهم لك الحمد علي سترك بعد علمك و معافاتك بعد خبرك فكلنا قد اقترب العائبه فلم تشهره و ارتكب الفاحشه فلم تفضحه و تستر بالمساوي فلم تدلل عليه ...

    سلام سيد جان

    خوبي؟

    يه سوال ، امسال تو شباي قدر برنامه اي مراسمي چيزي ندارين؟

    دكتر شيري كه رفته لندن شما چي؟

    طاعاتتون قبول

    موفق و مويد باشين

    يا علي مدد

    الهي از روي آفتاب ، ماه و ستاره ها شرمنده ام

    از انس و جان شرمنده ام

    حتي از روي شيطان شرمنده ام

    كه همه دركار خود استوارند

    و اين سست عهد ناپايدار

    (از الهي نامه علامه حسن زاده آملي)

    ..................

    ................................

    من به روزم با يه نوشته

    نظر شما برام مهمه

    ما چرا دعا مي کنيم؟

    اوّ‌لاً دعا كردن بهترين عبادت است. ثانياً دعا كننده با دعا عقيده خود را ابراز مي‌دارد، مثلاً كسي كه‌براي سلامتي امام دعا مي‌كند، علاقه‌مندي خود را به امام نشان مي‌دهد، يا كسي كه براي نابودي صدام نفرين‌مي‌كند، تنفّر خود را از ظالم ابراز مي‌دارد. ابراز حمايت از آن شخصيت ارزشمند و تنفر از اين شخصيت ظالم،‌ثواب و اجر دارد. ثالثاً دعا كردن به غير از برآورده شدن يا برآورده نشدن حاجت، فوايد جانبي ديگري دارد.‌تمسّك به خدا التجاء تضرّع به درگاه او از حسنات و خوبي‌هايي است كه با آن‌ها بلاها و مفاسد از انسان دفع‌مي‌شود و حوادث بد و ناگوار براي انسان پيش نمي‌آيد. تأثير دعا در برآورده شدن حاجت، براساس مصالح و‌شرايطي است كه بايد محققّ شود و زمينه تحقق آن‌ها فراهم شود. تا زمينه‌ها فراهم نشود، آن خواسته انجام‌نمي‌گيرد، مثلاً اگر دعا مي‌كنيم كه صدام كشته شود يا بميرد، بايد فردي همت كند كه او را ترور كند و موانعي در‌پيش نباشد و مردن او براساس بيماري كشنده‌اي مانند سكته يا سرطان و يا ايدز باشد. تا عامل و علّت محقق‌نشود، مرگ يا قتل صورت نمي‌گيرد. "‌أبي الله أن ن يجري الأمور الاّ بأسبابها"؛ خداوند قانونمند است و براساس‌قوانين و سنت هايي كه خودش قرار داده، عمل مي‌كند و خودش ناقص قوانين خود نيست.

    ‌و در پايان اگر خداوند مهلتي به ظالمان مي‌دهد نه از باب اوست داشتي آنان است و نه از باب بي‌توجهي به‌دتا كنندگان بلكه مهلتي به آنان مي‌دهد تا پيمانه گناهانشان پر شود و تا عذاب اخروي آنان سنگين‌تر شود‌اميرالمؤمنين در نهج البلاغه مي‌فرمايد ‌و لئن أمهل الظالم خلق يفوت أخذه ‌اگر به ظالم مهلتي داده مي‌شود مؤاخذه و‌عذاب او فوت نمي‌شود واين خود جاي بحث مفصل دارد كه در بحث املاء و مهلت‌هاي الهي بايد بحث شود.

     <      1   2