سلام
تا قبل از خوندن اين متن فكر مي كردم چرا اينقدر خدا به من لطف مي كنه. مگه من چكار كردم؟ يا اينكه چه ارزشي نزد خدا دارم كه اينهمه در حق من محبت مي كنه؟ من كه مي دونم هيچم و از هيچي خودم آگاهم ولي آخه چه طور ممكنه؟
...
دوباره محبت خدا شامل من مي شه و باز همون كوچكترين باقي مي مونم...پس تا به كي بايد اينهمه خوبي رو ببينيم و جواب نديم...تا به كي بايد شاهد اين بخشندگي ها باشيم ولي حركتي نكنيم...وقتي كه نابود شديم؟پس كي بايد به فكر بيافتيم؟ دقيقا وقتي كه بانگ رحيل و شنيديم؟!!!