سلام خدمت استاد گرامي و سرور عزيز...
در باب معناي حوريب عرض كنم خدمتتون كه : در قسمت «ابتدا» در وبلاگ حقير، جايي تعريف شده به نام «درباره حوريب»... با شعري از استاد محمد علي معلم دامغاني بدين مضمون:
... آنانکه صهبا را ز مينا مي شناسند
« حوريب » را بر طور سينا مي شناسند
« حوريب » بر دامان سينا جايگاهي است
ني ني غلط شد، جايگاهي نيست؛ راهي است
راه عروج سرخوشان تا بي نشان است
راه فرود مهوشان از کهکشان است
راهي است زو حيران دل آگاه مانده
راهي است موسي اندر او گمراه مانده
بر قله هاي آتشين، راهي است « حوريب »
دلدوز گفتم، دلنشين راهي است « حوريب » ...
تا آنجا كه دانش بنده قد مي دهد ، حوريب راهي است در طور سينا كه گاهي معادل با همان كوه طور به كار مي رود و راهي است كه خدا در اون بر موسي كليم الله تجلي كرد...
در دعاي شريف سمات هم به عنوان جبل «حوريث» آورده شده است.
باز هم اگر سوالي بود در خدمتتون هستم.
دعا بفرماييد. يا علي