سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 110
بازدید دیروز: 74
بازدید کل: 1369089
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



مژده به مزدوجان

سه شنبه 90 بهمن 25

نقل است که سه نفر مردندی و به آخرت درآمدندی. یکی را به بهشت راندندی و به انواع نعمت‌ها متنعم کردندی. دومی را به جهنم بردندی و به چهار میخ عذاب کشیدندی. آخری را هم در صف احمق‌ها به غل و زنجیر کشاندندی و برای اینکه اشتباه نکند سفت و محکم بستندی. ظریفی از ملکی پرسیدی چه راز است ای فرشته‌ی نیکوخصال در اختلاف جزای اینان؟ پاسخ دادی که اولی در دنیا ازدواج کردندی و به اندازه‌ی کافی طعم عذاب چشیدی و  از عدل نباشد که اینجا نیز عذاب کشد؛ زینسان به بهشتش کردیم. دومی در دنیا عزب ماندی و دنیایش کمتر از بهشت نبودی و حالا نوبت است که طعم عذاب را بچشد. اما آخری در دنیا ازدواج کردندی و با اینکه زن اولش مردندی حماقت به اعلی مرتبه رساندندی و دوباره زن ستاندی.

پ ن: لطفاًً نگید روز و ل ن ت ای ن این چه متنی بود نوشتی؟ فوری ذهنتون به بیراهه نره که حتماً با خانمش دعواش شده و از این حرفها نوشته.. این حکایت بس مفرح رو امشب در استخر از پیری دانا شنیدم و فقط محض اطلاع فمینستات محترمات!! نوشتم که این روزها بد جوری روی دنده‌ی کل‌کل هستندی.