سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 88
بازدید دیروز: 111
بازدید کل: 1370488
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



وهابیت (قسمت آخر ـ 3)

یکشنبه 87 مرداد 13

آخرین قسمت از سلسله مباحث وهابیت شنبه 5/5/1387در فرهنگسرای دانشجو با هم اندیشان جوان بحث شد. این قسمت را به دلیل مفصل شدن در سه پست تقدیم حضورتان می کنم. برای رعایت سیر منطقی بحث به پست قبلی مراجعه فرمایید. در مباحثم از روایات مورد استناد وهابیبت که آقای امینی زحمت تهیه ی آن را کشیدند استفاده کرده ام که بدینوسیله از ایشان تشکر می کنم..  و همینطور از سرکار خانم مرکباتی که زحمت پیاده کردن، نوشتن و درج بر سایت هم اندیشی را متقبل شده اند..
ادامه از قسمت قبل

دیدگاه وهابی ها در عرصه ی احکام

محمد بن ابو زهره نویسنده ی معروف مصری در توصیح دیدگاه های وهابیون چنین می گوید:
ـ بر خلاف ابن تیمیه که دایره ی مسایل عبادی را تنگ تر کرده است، وهابیان بعضی از امور عادی را خارج از اسلام دانسته اند و به این مناسبت دخانیات را حرام اعلام کردند و در تحریم آن سخت گیری به خرج دادند و عوام وهابی کسی را که دود بکشد همانند مشرکین می دانند که ایشان از این جهت مانند خوارج هستند که هر کس را مرتکب گناه بشود کافر می دانند
ـ وهابی ها در ابتدای امر قهوه و امثال آن را حرام کردند اما امروزه در آن سهل انگاری می کنند.
ـ وهابی ها به دعوت و تبلیغ اکتفا نکردند بلکه بر روی مخالفان خود شمشیر می کشیدند و می گفتند با بدعت ها می جنگیم.
ـ وهابی ها هر ده و شهری را که تسخیر می کردند به ویرانی ضریح ها و قبور می پرداختند. از این روی پاره ای از نویسندگان اروپایی به آن ها « ویران کنندگان معابد » لقب داده اند.
ـ وهابیان به امور کوچکی پرداختند که طبق عقیده ی خود آن ها هم نه بت پرستی بود و نه مقدمه ی بت پرستی؛ از جمله ی این امور عکاسی بود که به حرمت آن فتوی داده شد ولی حاکمانشان قبول نکردند.
ـ وهابی ها مفهوم بدعت را به طرز غریبی وسعت دادند تا جایی که پرده بستن به روضه ی شریف نبوی را هم بدعت دانسته اند.
گفتنی است مسأله ی عکاسی در گفتار ابو زهره به عنوان مثال ذکر شده است؛ زیرا آنان در ابتدای امر با هر نوع پدیده ی جدید و دگرگونی در زندگی مانند تلگراف، تلفن، دوچرخه، اتومبیل و .. مخالف بودند و آن را بدعت و حرام می دانستند. ولی عبدالعزیز که بر حرمین شریفین مسلط شد ناچار بود وضع حکومت خود را با اوضاع روز جهان تطبیق دهد و لذا علیرغم خشم پیروان متعصب محمد بن عبدالوهاب استفاده کردن از مصنوعات جدید را تجویز و با ورود آنها به حجاز موافقت کرد. همانگونه که امروزه استعمال دخانیات از سوی وهابیان تجویز شده است.
از جمله فتاوای وهابیان حرمت زیارت قبور اولیا و لزوم تخریب بارگاه های بنا شده بر آنهاست. (تاریخ حرم ائمه ی بقیع و آثار دیگر در مدینه ی منوره، محمد صادق نجمی، ص 40-41)
حرمت سجده بر مهر و کفر دانستن این کار از جمله فتاوای دیگر آنان است. اینان با ظاهر بینی مطلق معتقدند که سجده بر مهر به معنای عبادت آن است و عین بت پرستی است.

سوال: حالا واقعاً فلسفه ی سجده بر مهر چیست؟ و آیا زمان پیامبر چنین بوده است؟

                                                                  
واحدی: بر اساس احکام اسلامی سجده ی نماز باید بر زمین (خاک و سنگ) باشد و یا چیزی که از زمین می روید البته به شرط آنکه خوردنی نباشد. در روایات اهل سنت هم داریم که در زمان پیغمبر هم چنین بوده است و  آن حضرت و حتی اصحاب وی بعد از آن حضرت نیز بر سنگ، خاک و برگ نخل خرما (خمره) سجده می کردند.
البته شاید زمان پیامبر مهر به شکلی که امروزه  رایج است نبوده است؛ ولی این به معنای عدم لزوم سحده بر مهر نیست. زیرا آنچه مسلم است در زمان گذشته غالب زمین خانه ها از سنگ یا خاک و یا حصیر بافته شده از برگ و ساقه ی درختان و گیاهانی مثل بوریا بود و به این جهت ضرورتی به با خود برداشتن مهر یا سنگ نبوده است. اما رفته رفته با جایگزینی فرش، گلیم و زیراندازهای بافته شده از پشم و موادی که سجده بر آن جایز نیست و همینطور در هنگام مسافرت های دریایی که دسترسی به خاک ممکن نبود، مسلمانان قطعه ای کوچک از گل خشک شده یا سنگ را برای سجده کردن با خود بر می داشتند. مسروق بن اجدع که یکی از تابعین پیامبر و از یاران ابن مسعود صحابی بوده و خلفای اربعه را درک و از آنان روایت کرده است، در هنگام مسافرت، خشتی را با خود بر می داشت تا در کشتی بر آن سجده کند. (الطبقات الکبری، ج6، ص 79)     
دلیل سجده بر خاک را هم از زبان امام صادق علیه السلام می شنویم که در ضمن جواب سوال هشام بن حکم که از علت سجده بر خاک پرسیده بود، فرمود: سجده یعنی خضوع در برابر خدای عزوجل؛ بنابراین سزاوار نیست که بر آنچه خوردنی و پوشیدنی است سجده شود. زیرا دنیا پرستان بنده ی خوراک و  پوشاک هستند و سجده کننده در حال سجده دارد خدای متعال را می پرستد؛ پس شایسته نیست که در سجده پیشانی خود را بر معبود دنیا پرستان بگذارد. سجده کردن بر زمین بهتر است چون تواضع و خضوع در برابر خداوند متعال را بیشتر می رساند.(الطبقات، ج1، ص366)
اینک به چند روایت که در منابع روایی اهل سنت وجود دارد توجه کنید:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: جعلت لی الارض مسجدا و طهورا
یعنی: خداوند زمین را برای من سجده گاه و وسیله ی طهارت و پاکی قرار داد. (صحیح مسلم، ج 1، ص 371 و صحیح بخاری، ج 1، ص91 و مدارک دیگری که از ذکر آنها صرف نظر می کنیم)
می دانیم که برای اعمالی که در آن طهارت (وضو و غسل) شرط است، در صورت عدم دسترسی به آب، می توان از زمین (سنگ یا خاک) استفاده کرد و بر آن تیمم نمود و به اعمال عبادی پرداخت. بر اساس این روایت همان چیزی که می توان با آن طهارت کرد ـ یعنی خاک ـ باید محل سجده نیز قرار گیرد. ابن حجر که از علمای اهل سنت است می نویسد: از کلمه ی «مسجد» در کلام پیامبر که در کنار «طهور ـ وسیله ی طهارت ـ تیمم» قرار گرفته است، روشن می شود که منظور محل سجده است نه جایگاه نمازگزار. (فتح الباری، ج 1)
ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم بر سنگ سجده می کرد. (سنن کبری، ج2، ص 102)
ابو سعید خدری می گوید: پیامبر اکرم را می دیدم که هنگام باران بر آب و گل سجده می کرد، طوری که بر پیشانی اش اثر گل مشاهده می شد. (صحیح بخاری، چ1، ص 163 و سنن ابی دواود، ج1، ص 209 و سایر کتاب های اهل سنت)
این حدیث دلالت می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در سجده کردن بر روی خاک اهتمام زیادی داشته است تا جایی که حتی هنگام باران نیز پیشانی خود را بر زمین می گذاشت و بر چیز دیگری سجده نمی کرد.
انس می گوید: پیامبر اکرم بر خمره (1) نماز می گذارد و بر آن سجده می کرد. (مجمع الزواید، ج2، ص 57) این روایت از عایشه، ام حبیبه، میمونه، ام کلثوم بنت ابی سلمه، ام سلیم و ام ایمن نیز نقل گردیده است. به همین جهت علمای اهل سنت سجده کردن پیامبر اکرم بر خمره را قطعی و ثابت دانسته اند.
ام سلمه همسر پیامبر از آن حضرت نقل می کند که فرمود: رخسار خود را برای خداوند بر خاک بگذار. (کنز العمال، ج7، ص465)
جابر بن عبدالله انصاری می گوید: با پیامبر گرامی اسلام نماز ظهر می خواندم. به خاطر شدت گرما مشتی سنگ ریزه بر می داشتم و در دست خود نگه می داشتم تا خنک شود و موقع سجده پیشانی ام را بر آن می گذاشتم. (سنن بیهقی، ج1، ص439)
از این روایت استفاده می شود که سجده بر فرش یا لباسی که بر تن داشته است جایز نبوده است و گرنه لزومی نداشت که او سنگ ریزه ها را خنک کند تا پیشانی اش را نسوزاند.
نافع می گوید: عبدالله بن عمر هنگام سجده دستار خود (پارچه ای که بر سر می پیچند) را بر می داشت تا پیشانی اش بر زمین قرار گیرد. (سنن بیهقی، ج2، ص 105)
از امام صادق علیه السلام در باره ی سجده کردن بر حصیر بافته شده از نخل خرما سوال شد؛ حضرت فرمود: سجده بر آن اشکالی ندارد ولی نزد من سجده بر زمین  محبوب تر است؛ زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پیشانی خود را بر زمین می گذاشت. و من آنچه را پیامبر اکرم دوست می داشت برای تو ـ ی سوال کننده ـ دوست می دارم. (وسایل الشیعه، ج3، ص 609)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ خمره نوعی حصیر کوچک به اندازه ی صورت بوده است که از برگ درخت خرما بافته می شد و در خانه ها و مساجد گذارده می شد تا هنگام نماز بر آن سجده کنند.