• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : برگي از درخت معرفت
  • نظرات : 6 خصوصي ، 31 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + منيره احمدي 

    سلام حاج اقا

    پريروز تو تلويزون ديديمتون آقا نميدوني چقده ذوق كرديم

    خلاصه كه كلي دلمون واستون تنگ شده

    + مجتبي لطفي 

    سلام حاج آقا...

    امروز تو جلسه شعر حسابي جاتون خالي بود...

    سلام

    مطلب قشنگي بود هميشه به زيارت آقا...........

    به ما سري بزنيد قدم بر چشمهاي ما........بگذاريد

    به نام حضرت دوست

    سلام آقا سيد عزيز

    دلمون براتون تنگ شده

    بازهم تشريف بياوريد در خدمت شما باشيم

    دل بي قرار مدينه شد

    و صورتم دلتنگ نوازش نسيم مسجد الحرام

    در پناه حضرت دوست

    + At 
    ...

    مدتي به خاطر پاره اي گرفتاري ها و اشتغالات و ... توفيق حضور نداشتم و تاخير

    هاي طولاني من رو به حساب كم لطفتي نگذاريد نبودن هايم را مي بخشيد آيا ؟

    مدتي است كه زمزمه آشنايي در كوچه باغهاي سرد و خاك خورده كلبه محقرانه ام

    به گوش نمي رسد و در اين كوچه ها لحظه هائي که مملو از سکوت بود ... دلتنگ

    دلتنگي هاي آسمان بودم

    چه غمگين است هواي اين نواحي بي حضور تو ... البته كوتاهي از جانب بنده بوده و

    در زمستان سرد فضاي وبلاگم يخ زده بود و قلمها شايد در زمستان خشك مي شود

    و واژه ها در معناي خود منجمد و بي روح مي شوند ...

    بهارانه با حضور پر مهرت همراه لحظه هاي باراني دلم مي شوي ! ؟

    کاش لحظه ها براي ما بود...

    و ما براي لحظه ها آهنگ عشق مي ساختيم...

    دلتان همواره دشتي پر از گلهاي بهاري عاشق باد! ...


    سلام !

    سلام آقا سيد بزرگوار هميشگي...


    ...

    سلام

    چقدر زيبا بود اين دوستي دوباره ي دل و خدا

    انشاءالله دوباره تشرف پيدا كنه ان دوست عزيز و ما رو هم فراموش نكنه از دعاي خيرش

    سلام

    خيلي دوست داشتم خدا بهم ميگفت که الان کجاي کارم. خدايا فقط تويي که از اسرار دلها آگاهي.. تو ميدوني من چقدر بدم. خدايا ازت ميخوام روز قيامت هم من رو رسواي خلق نکني...
    جالب و خوندني بود

    التماس دعا

    يا علي

    سلام خدمت آقا سيد عزيز

    حال شما ؟ خوب هستيد؟

    يه تون روحي واقعي بهتر از هر حرفي آدم رو به حركت وا ميداره و خب وقتي كسي يه تكون درست و حسابي خورده باشه عجيب حس و حالش و موج اين حس و حالش و در و بري هاشم تاثير ميذاره .

    كامنت تاثير گذاري بود . واقعا حالم رو عوض كرد . . .

    منقلب شديم حاجاقا اما کامنت خصوصي رو چه به ملا عام؟!

    در مورد سازمان رحيم مشايي هم باس بگم من از همين الان از اين ايده حمايت ميکنم پيشنها هم ميکنم محل سازمان تو ... باشه اتاق اقاي مدير هم تو قفس شير

    التماس دعا
    يا علي

    سلام عليكم برادر عزيزم آقا سيد

    جمعه مباركتان

    از شما بعيد نيست مشرف شدن فقط دعا مي كنم كه با اين كاروان هم باشد ان شاءالله

    البته براي بنده فرقي نمي كند چراكه در هر حال ما را هم يادي مي كنيد ان شاءالله تعالي

    سلام....

    سلام عزيزم خوبي

    وبلاگ جالب و خوبي داري

    خوشحال ميشيم اگر به ما سر بزني

    قربونت برم

    موفق باشي

    ب.س

    + زهير 

    سلام به همه ي هم کارواني هاي عزيز:

    منم هميشه از گريه کردن پيش همه خجالت مي کشيدم، اما اين اتفاق محرم امسال برام افتاد. و درست اولين باري که بلند بلند بين اون همه جمعيت گريه کردم ،شکستم.شکسته شدم،خورد شدم...

    نفهميدم چرا ، اما براي خودم نبود و اين بيشتر آرومم کرد.

    من هميشه عاشق محرم بودم اما امسال يه چيز ديگه بود...

    آخ که چقدر دلتنگم براي سحر مدينه، براي غروب مدينه، هنوزم مي گم اونجا خود بهشته.

    آخرين غروب سفر رو يادتونه بچه ها؟ يادتونه چقدر دلامون گرفته بود؟ يادتونه چه بغض غريبي داشتيم؟ يادتون هست بچه ها؟ اون روز ساکت تر از هميشه بوديم...

    انگار فقط منتظر بوديم، و آقاي کوليوند ، صداي پر سوزشون و واي از مناجات امير المومنين تو نخلستان دل انگيز مسجد شيعيان ... واي واي واي... چه خوب بغضها شکست ، چه ناله هايي، بلند تر از هميشه، اونجا چقدر راحت گريه کرديم بچه ها ، چه غروبي بود ، وصف نشدني ، وصف نشدني...

    بچه ها من دلم مدينه مي خواد، من دلم گرفته...

    خدايا يه بار ديگه، فقط يه بار ديگه، يه فرصت ديگه ،خدايا، خدايا...

    ببخشيد خيلي حرف زدم، دلم گرفت.

       1   2   3      >